داستان پند آموز کوروش کبیر درباره ثروت

داستان پند آموز کوروش کبیر درباره ثروت

هم اکنون دراین این مجله آنلاین فارسی ها داستان پند آموز و زیبای کوروش کبیر درباره ثروت کوروش را بخاطر شما عزیزان آماده کرده ایم .

امیدواریم ازاین خواندن آن لذت ببرید و دوست داشته باشید .

داستان پند آموز کوروش کبیر درباره ثروت

روزی کزروس ازاین کوروش کبیر پرسید : چرا ازاین غنیمت های جنگی چیزی بخاطر خود برنمی داری و همه را به سربازان می بخشی ؟

کوروش جواب داد : اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدم الان دارایی های من چقدر بود ؟

کزروس نیز یک عدد با معیار آن لحظه به کوروش گفت .

سپس کوروش یکی ازاین سربازانش را صدا زد و به او گفت به مردم بگو کوروش بخاطر کاری نیاز به طلا و پول دارد .

سرباز نیز رفت و دراین این میان مردم فریاد زد و حرف های کوروش را به گوششان رساند .

مردم نیز هر آنچه داشتند بخاطر کوروش فرستادند .

کوروش کبیر

وقتی که مقدار پول و طلاهای جمع آوری شده را محاسبه کردند دیدند که مقدار آن ازاین مقداری که کزروس گفته بود بسیار بیشتر شد .

سپس کوروش به کزروس گفت : همه ثروت من اینجاست .

اگر آن ها را پیش خود نگه دارم همیشه باید نگران آنها باشم .

وقتی که ثروت دراین این اختیار توست و مردم ازاین آن بی بهره هستند مثل این است که تو نگهبان ثروتی هستی که مبادا کسی آن را ببرد !

همچنین دراین این فارسی ها شما دوستان عزیز را به خواندن داستان زیبای زیر دعوت می کنیم :

داستان کوتاه کوروش کبیر درباره عشق