زبان انگليسی را چگونه بخوانيم؟
از نگاه رتبه های برتر کنکور سراسری
زبان خارجي (در اينجا بيشتر مورد نظر ما زبان انگليسي است) نسبت به ساير دروس موجود در آزمون سراسري، وضعيت ويژهاي دارد؛ زيرا داوطلبان در اين درس به دو دسته تقسيم ميشوند: داوطلباني که به کمک مؤسسههاي زبان، در اين درس توانمند شده، و گروهي که فقط به کتاب درسي و مدرسه اکتفا کردهاند و به زبان انگليسي چندان مسلط نيستند.
مهم اينجاست که حتي داوطلباني که به زبان انگليسي مسلط هستند، اين درس را رها نميکنند و در برنامه هفتگي خود، مطالعه و بويژه تست زبان را ميگنجانند تا بتوانند از نقطه قوت خود در آزمون سراسري بخوبي بهره ببرند و درصد خوبي را از اين درس کسب کنند.
در اينجا نحوۀ مطالعۀ هر دو گروه از داوطلبان را ذکر ميکنيم و اميدواريم که بتواند براي خوانندگان گرامي مفيد واقع شود.
پژمان شهبازي:
رتبۀ ۱ گروه آزمايشي علوم رياضي و فني در آزمون سراسري ۹۴، زبان خارجي ۱۰۰ درصد:
زبان انگليسي من خوب بود؛ البته در حدي نبود که براي اين درس مطالعه نکنم. واژگان کتاب را حفظ کرده بودم و براي يادگيري گرامر هم، به نظر من، توجه به متنهاي کتاب بسيار مؤثر است. در سؤالهاي درک مطلب هم گاه کلمهاي است که معنياش را نميدانيم و بايد حدس بزنيم. اگر اين گونه سؤالها را بشناسيم و بيشتر روي اين سؤالها کار کنيم، در پاسخگويي به آنها به ما کمک خواهد کرد. خود من گاه پيش ميآمد که معني ترکيبي را متوجه نميشدم، اما براي درک مفهوم اصلي متن با مشکلي مواجه نميشدم؛ چون براي پاسخ به درک مطلبها، فهميدن متن کلي و تقسيم بنديهاي متن، در درجه اول اهميت است؛ البته دانستن واژگان انگليسي، بخصوص آنچه در گسترۀ کتابهاي درسي است، نيز به درک بهتر متنهاي انگليسي کمک ميکند.
سيد شايان پور مير بابايي:
رتبۀ ۱ گروه آزمايشي علوم تجربي در آزمون سراسري ۹۳، زبان خارجي۴/۸۹درصد :
گرامر زبان انگليسي شبيه قواعد عربي است و نياز به مطالعه دارد. براي «کلوز تست» و «ردينگ» هم بايد به طور منظم تست زد؛ البته من، چون پدر و مادرم دبير زبان انگليسي هستند، زبانم خوب است و مشکل خاصي در اين زمينه نداشتم؛ اما تست زياد زدم.
محسن اميرسبتکي:
رتبۀ ۷۸۲ گروه آزمايشي علوم تجربي در آزمون سراسري ۹۳، زبان خارجي ۷/۹۴ درصد:
من در درس زبان انگليسي ابتدا ضعف داشتم؛ به صورتي که در اولين آزمون آزمايشي تابستان سال چهارم، زبانم ۴۶ درصد شد. بعد از آن آزمون، تصميم جدي براي ارتقا در درس زبان گرفتم؛ تا اينکه در آزمون سراسري، بيشترين درصد عمومي من در درس زبان انگليسي (۷/۹۴ درصد) شد.
روشهاي جديدي که براي پيشرفت زبان پيش گرفتم عبارت بودند از :
۱- دو روز در هفته، آخر شب را به تست «ردينگ» و «کلوز تست» زبان اختصاص ميدادم . اين زمان به غير از اختصاص وقت اصلي براي مطالعه واژگان و قواعد بود.
۲- براي زدن تستهاي «ردينگ»، ابتدا يک نگاه بسيار کوتاه به سؤالات ميانداختم و سپس به خواندن متن ميپرداختم.
۳- سعي ميکردم که هنگام خواندن متن، کلماتي را که معني آنها را بلد نيستم، با توجه به جملات قبل و بعد از آن، معني کنم.
۴- بعد از خواندن متن و زدن تستها، موقع بررسي جوابها، دوباره متن را براي خودم ترجمه ميکردم و با ترجمه اصلي مطابقت ميکردم تا ببينم که تا چه حد درست ترجمه کردهام.
۵- همواره زدن اين تستها را به صورت زماندار انجام ميدادم تا سرعتم زياد شود، و نتيجه آن اين شد که در آزمون سراسري، سؤالات زبان را در کمتر از ۱۵ دقيقه زدم.
۶- در مورد «کلوز تست» تست بايد بگويم قبل از اينکه گزينهها را نگاه کنم براي خودم حدس ميزدم که چه کلماتي را ميتوان در جاي خالي قرار داد.
طيبه ديبايي:
رتبۀ ۲ گروه آزمايشي علوم انساني در آزمون سراسري ۸۸، زبان خارجي ۷۰ درصد:
در درس زبان انگليسي، درصدهايم دلخواه نبود، و با وجود آنکه به درس زبان علاقه داشتم، اما روش تست زدن را خوب نميدانستم. براي رسيدن به موفقيت، ابتدا زمان مطالعه اين درس را به زمانهاي استراحت و وقتهايي که از خواندن درسهاي ديگر خسته ميشدم، اختصاص دادم. همچنين تعداد تستهايم را بسيار زياد کردم و با برنامهريزي منظم، لغاتي را که معنيشان را نميدانستم در يک دفترچه يادداشت کردم و به صورت مستمر آن را مطالعه ميکردم.
پس از مدتي دايره لغاتم افزايش يافت و شيوه تست زدن درس زبان را بهتر ياد گرفتم. در ابتدا، درصدهايم نوسان زيادي داشت، اما در اواخر، از ۷۰ درصد پايينتر نميآمد و در آزمون سراسري هم ۷۰ درصد بود.
علي ولايي:
رتبۀ ۱ گروه آزمايشي علوم انساني در آزمون سراسري۹۳، زبان خارجي ۸۴ درصد:
در درس زبان انگليسي در مبحث «کلوز تست» و «ردينگ» مشکل داشتم؛ اما به کمک تست زدن مداوم (هفتهاي دو روز تست زبان ميزدم ) مشکلم حل شد.
الهام حبيب زاده:
رتبۀ ۴ گروه آزمايشي علوم انساني در آزمون سراسري۹۳، زبان خارجي ۷/۸۶ درصد:
تا پايان ترم اول سال سوم دبيرستان، کلاس زبان ميرفتم. براي همين مشکل خاصي در اين درس نداشتم؛ البته دو روز در ميان، با توجه به برنامه مطالعاتي مدرسه، يک روز واژگان يک درس زبان و روز بعد گرامر همان درس را ميخواندم و تست ميزدم؛ در ضمن سعي ميکردم که هر دو روز يک بار، يک «ردينگ» و يک «کلوز تست» بزنم و در نهايت، تستهاي دو کتاب «ردينگ» را حل کردم.
اميد شمس اللهي:
رتبۀ ۲ گروه آزمايشي علوم انساني در آزمون سراسري۹۳، زبان خارجي ۷/۹۴درصد :
از سال دوم راهنمايي، شروع به ديدن فيلمهاي سينمايي به زبان اصلي کردم. اوايل با زير نويس فارسي ميديدم بعدها با زير نويس انگليسي، و در نهايت بدون زير نويس ميديدم و همين طور زبانم خوب شد.
پوريا ياراحمدي:
رتبه ۳ گروه آزمايشي علوم تجربي در آزمون سراسري ۹۲، زبان خارجي ۸۴ درصد :
به دليل اينکه در گذشته به کلاس زبان رفته بودم، از نظر دانستن معني لغت مشکلي نداشتم؛ فقط متنهاي انگليسي زيادي ميخواندم که سرعتم بالا برود.
سهند سروري:
رتبۀ ۹ گروه آزمايشي علوم رياضي و فني در آزمون سراسري ۹۲، زبان خارجي۴/۸۹ درصد:
براي تسلط بر گرامر و واژگان زبان انگليسي، بايد زياد تمرين کرد و تست زد؛ اما مهمتر از اين دو بخش، درک مطلب است. به نظر من براي پاسخگويي به تستهاي درک مطلب زبان انگليسي، مثل عربي بايد هفتهاي دو يا سه يا بيشتر از اين، درک مطلب کار کرد. با انجام اين کار، آن قدر توان درک مطلب شما در زبان انگليسي بالا ميرود که ميتوانيد خيلي سريع تستهاي زبان را پاسخگو باشيد.
در زمينه لغتهاي جديد، هم در زبان انگليسي و هم در زبان عربي، ميشود تا حدود زيادي با توجه به متن درک مطلب، معني آنها را حدس زد؛ يعني با کمک ساير واژگان، ميتوان معني واژه مورد نظر را يافت. براي فراگيري گرامر و واژگان انگليسي، بهترين منبع، خود کتاب درسي است.
محمد کاظم ميداني:
رتبۀ ۲۳ گروه آزمايشي علوم رياضي و فني در آزمون سراسري ۹۳، زبان خارجي ۷/۷۸ درصد:
اولويت کاري، تسلط بر تمام لغات کتابهاي دبيرستان هست که انجام اين کار، نياز به مرور مداوم، و مهمتر از آن، زدن تستهاي مربوط به درسها دارد تا ببينيد که فلان کلمه چگونه در جمله ظاهر ميشود. براي زدن تست گرامر و لغت، اين سؤال پيش ميآيد با توجه به اينکه معمولاً تستهاي اين دو مبحث در کتابهاي تست زياد هستند، داوطلب چطور و چه مقدار تست بزند. روشي را که خودم پياده کردم و کمکم کرد، اين بود که ۱۰ تست از هر درس را در هر نوبت ميزدم؛ براي مثال، ۱۰ تست از گرامر درس ۱ پيشدانشگاهي و ۱۰ تست از گرامر درس ۲ ميزدم، و براي يادگيري لغات نيز از همين روش استفاده ميکردم.
دربارۀ «کلوز تست» بايد گفت که به نظر من، اين مبحث، سختترين مبحث سؤالهاي زبان خارجي است. براي تسلط بر اين مبحث، ابتدا با آن بايد مثل يک متن «ردينگ» برخورد کنيم و آن را تا آخر بخوانيم تا با محتوا و مفهوم کلي متن آشنا بشويم، و بعد برگرديم و با آن مثل سؤالات لغت و گرامر برخورد کنيم؛ يعني، براي پاسخ به سؤال لغت به گزينهها نگاه نکنيم و ابتدا لغتي را که ميتوانيم بگذاريم، تصور کنيم و بعد به گزينهها نگاه کنيم و گزينۀ مناسب را از ميان آنها انتخاب کنيم. در مورد گرامر نيز ابتدا به گزينهها نگاه کنيم، گرامر مورد نظر را بفهميم و بعد، با توجه به متن، گزينه را انتخاب نماييم.
در مورد «ردينگ» بايد بگويم که در ابتداي کار زياد وارد نبودم و شايد متن را خوب نميفهميدم، ولي بعد از خواندن متنهاي متعدد از کتابهاي مختلف، توانستم به سرعت لازم برسم و معني کلي متن را درک کنم. اگر شما نميتوانيد متن را ترجمه کنيد بايد بدانيد که نيازي به ترجمۀ کامل متن نيست؛ ولي بايد تا حد خوبي دايرۀ لغاتتان خوب باشد، و البته اين دايرۀ لغت در حد کلمات کتاب کافي است و ميشود با استفاده از آنها به سؤالات متن پاسخ داد. اما در مورد متن و «کلوز تست» تمرين خيلي مهم است؛ چون پاسخگويي به آنها يک مهارت است و بايد مهارتتان را بالا ببريد، با متنهاي مختلف کلنجار برويد و اگر مشکل زيادي داريد، در ابتدا اصلاً به زمان توجه نکنيد و سعي کنيد که جمله به جمله متن را پيش ببريد؛ ولي بعد از مدتي ميفهميد که نيازي نيست که کلمه به کلمۀ متن را بلد باشيد تا به سؤالاتش پاسخ بدهيد. براي تمرين متن و «کلوز تست» هم ميتوانيد از متنها و «کلوز تست»هاي کنکورهاي سالهاي قبل يا سؤالات تاليفي مشابه استفاده کنيد، و با توجه به نيازتان، به طور منظم کار کنيد (براي مثال خود من تقريباً دو بار در هفته تست ميزدم و روزهاي آخر نيز تقريباً هر روز تست ميزدم).
کساني که درصد خيلي بالايي در زبان ميخواهند، بايد بدانند که مهمترين مساله در فراگيري زبان، برخورداري از دايرۀ لغت بالاست؛ در نتيجه، لازم است که معني کلمات خارج از کتاب را، که چند بار در متنها و «کلوز تست»ها ديديد، پيدا کنيد و در کنار کلمات کتابهاي درسي، آنها را حفظ کنيد.