شعر کودکانه درباره پدر
پدر
مي رسد به گوش من
يك صداي آشنا
زنگ آشناي در
مي زند مرا صدا
شادمانه مي كشم
چفت را ز پشت در
شاد و مهربان پدر
ايستاده پشت در
مي كنم تبسمي
پشت در به روي او
داد مي زنم پدر
مي دوم به سوي او
شاعر : ابراهيمي
شعر کودکانه درباره پدر
بابای خوب و نازم
عزیز و دلنوازم
تو نعمت خدایی
تو خوب و با وفایی
خدا ترا نگهدار
که میروی سر کار
قرآن پاک و روشن
گفته است از تو با من
حرف ترا دهم گوش
الهی زنده باشی
ای پدر مهربون
بابا آمد
تق تق تق بر در زد
بابا از بیرون آمد
رفتم در را وا کردم
شادی را پیدا کردم
وقتی بابا را دیدم
فوری او را بوسیدم
بابا آمد نان آورد
با لبخندش جان آورد
با او روشن شد خانه
او شمع و ما پروانه
مصطفی رحمان دوست
گردآوری: حیاط خلوت
♥ جهت مشاهده پربازدیدترین عکس و فیلم امروز اینجا کلیک کنید
منبع:hayatkhalvat.com
گرداوری :ایرانی عکس